
جنگ بر سر زمین و آب؛ گزارشی از مجله اکونومیست
ترجمه: آصف احسان
مقدمه
گزارش زیر که در مجله اکونومیست منتشر شده، نگاهی عمیق به یکی از چالشهای دیرینه افغانستان دارد: نزاع میان کوچیها و ساکنان محلی بر سر زمین و منابع آبی. در حالی که دولت افغانستان بارها سعی در انکار این درگیریها داشته، شواهد میدانی و گزارشهای معتبر نشان میدهد که این منازعات نهتنها واقعی هستند، بلکه با گذشت زمان پیچیدهتر و خونینتر شدهاند.
کشمکشهای قومی و ضعف دولت در مدیریت بحران
در سالهای اخیر، گروههای مختلف در داخل دولت افغانستان، به جای تلاش برای حل این درگیریها، از آنها برای منافع سیاسی و اقتصادی خود بهره بردهاند. تشکیل کمیسیونهای ناکارآمد و عدم برخورد جدی با بحران، نشاندهنده سیاستی است که بیشتر در جهت فریب افکار عمومی است تا حل اساسی مشکلات.
به عنوان مثال، در حمله کوچیها به ولسوالی بهسود، دولت به جای اقدام قاطع، از آنها درخواست کرد که “به طور موقت” منطقه را ترک کنند. این نوع برخورد، نهتنها اقتدار دولت را زیر سؤال میبرد، بلکه حاکی از امتیازدهی به گروههای متجاوز است.
سؤال اینجاست: چرا دولت به جای حفاظت از مردم محلی، تنها نظارهگر تاراج اموال و زمینهای کشاورزی آنهاست؟ آیا این نشاندهنده سیاستهای قومی و تبعیضآمیز دولت نیست؟
بحران در بهسود؛ کوچ اجباری هزارهها
در تاریخ ۲۶ جولای ۲۰۰۷، گزارشگر اکونومیست از ولسوالی بهسود و قریه شاهینیرو بازدید کرد؛ منطقهای که توسط راکت و خمپاره مورد حمله قرار گرفته بود. آنچه در این منطقه مشاهده شد، چیزی جز ویرانی، تخلیه اجباری ساکنان و سرکوب بیرحمانهی هزارهها نبود.
در این حملات، بیش از ۴۰۰۰ تن از هزارهها از خانههایشان آواره شدند. این در حالی است که کوچیهای مهاجم، با تجهیزات جنگی، به قتل، غارت و تخریب خانهها و مزارع پرداخته بودند. گزارشهای غربی تأیید میکنند که ۶۵ قریه از سکنه تخلیه شده و حداقل ۱۲ نفر کشته شدهاند.
دلایل این درگیری چیست؟
این کشمکشها، ریشهای تاریخی دارند و بر اختلافات قومی و دسترسی به منابع طبیعی متمرکز هستند. کوچیها، که اکثراً سنی و از قوم پشتون هستند، ادعا دارند که چراگاههای مورد استفادهی سنتی آنها توسط هزارههای شیعه مذهب اشغال شده است.
از سوی دیگر، هزارهها میگویند که کوچیها با حمایت طالبان و برخی جناحهای دولتی، عامدانه آنها را از سرزمینهایشان بیرون راندهاند تا اختلافات قومی و مذهبی را تشدید کنند.
دولت افغانستان: نظارهگر یا همدست؟
در برابر این خشونتها، واکنش دولت افغانستان تقریباً هیچ بوده است. تعداد نیروهای پلیس در بهسود تنها ۴۰ نفر است، در حالی که نیروهای مسلح کوچیها حداقل ۲۰۰ جنگجوی مجهز دارند.
این در حالی است که ولایت وردک بهطور نظری تحت پوشش نیروهای ترکیهای قرار دارد، اما این نیروها هیچ اقدامی برای حفظ امنیت منطقه نکردهاند. دولت افغانستان، به جای حل مشکل، هیأتهایی را به منطقه فرستاده که پنج بار به صورت بینتیجه و ناموفق بازگشتهاند.
آیا دولت راهکاری برای این بحران دارد؟
یکی از طرحهای دولت افغانستان، ایجاد شهرکهای مخصوص کوچیها در پنج سال آینده است. اما موفقیت این پروژه بعید به نظر میرسد، چرا که تا کنون هیچ اقدام عملی مؤثری در این زمینه انجام نشده است.
از سوی دیگر، بهبود سیستم زراعتی و مدیریت منابع آب، میتواند بخشی از این مشکلات را حل کند. مطالعات سازمان ملل نشان میدهد که اگر سیستم کشاورزی مدرنیزه شود، تولیدات زراعی افغانستان میتواند دو برابر شود و بیش از ۶۲,۰۰۰ کیلومتر مربع از اراضی کشور تحت آبیاری قرار گیرد.
مشکل آب؛ منبع درگیریهای آینده
افغانستان، به دلیل موقعیت جغرافیایی، دارای ذخایر عظیم آبهای زیرزمینی و برف و باران در کوهستانها است. با این حال، تنها ۱۲ تا ۱۵ درصد این منابع مورد استفاده قرار میگیرد و بخش بزرگی از آبها، به کشورهای همسایه مانند ایران و پاکستان سرازیر میشود.
دولت افغانستان تاکنون بیش از ۵۲۰ منطقه بالقوه برای ساخت سدهای آبی شناسایی کرده است. اما ساخت سدهای جدید، نهتنها مشکل داخلی را حل نمیکند، بلکه باعث تنشهای منطقهای خواهد شد. کشورهای همسایه، بهویژه ایران و پاکستان، بشدت نگران کاهش سهم آبی خود از رودخانههای افغانستان هستند.
نتیجهگیری
بحران زمین و آب در افغانستان، تنها یک مشکل محلی نیست، بلکه ریشه در سیاستهای قومی، ضعف مدیریتی و درگیریهای منطقهای دارد.
✅ دولت افغانستان باید به جای برخورد شعاری، اقدامات عملی برای حل منازعات زمین و آب انجام دهد.
✅ ایجاد مناطق مسکونی مناسب برای کوچیها، میتواند مانع ادامهی این درگیریهای خونین شود.
✅ بهبود سیستم آبیاری و مدیریت منابع آب، نهتنها از تنشهای داخلی، بلکه از درگیریهای منطقهای نیز جلوگیری میکند.
📢 اگر این گزارش برای شما مفید بود، آن را با دیگران به اشتراک بگذارید.