
چرایی ممنوعیت کتاب
مقدمه:
ممنوعیت کتابها و آثار فرهنگی یکی از راهکارهای مرسوم حکومتهای تمامیتخواه برای کنترل افکار عمومی و جلوگیری از گسترش آگاهیهای اجتماعی است. در این میان، دولت طالبان در افغانستان نیز با رویکردی ایدئولوژیک، اقدام به محدودسازی و ممنوعیت طیف وسیعی از کتابها کرده است. این اقدام نه تنها نشاندهنده تلاش برای تثبیت قرائت خاصی از اسلام است، بلکه ابزار سرکوب فکری و جلوگیری از آگاهی اجتماعی به شمار میآید.
دستهبندی کتابهای ممنوعشده:
با بررسی لیست کتابهای ممنوعشده، میتوان آنها را به چند دسته کلی تقسیم کرد:
- آثار انتقادی و روشنگرانه درباره اسلام: شامل کتابهایی که دیدگاههای متفاوت و گاه انتقادی نسبت به مسائل دینی و تفاسیر مختلف اسلامی دارند.
- آثار مرتبط با آزادیخواهی و حقوق بشر: کتابهایی که به مفاهیم حقوق بشر، آزادی بیان، و دموکراسی میپردازند و میتوانند بستر آگاهی اجتماعی را فراهم کنند.
- آثار فلسفی و علمی: آثاری که به تحلیلهای فلسفی، علوم اجتماعی، و تفکرات انتقادی میپردازند و نگاه تحلیلی به مسائل دارند.
- آثار مرتبط با تاریخ و سیاست: کتابهایی که تاریخ افغانستان، جنگهای داخلی و نقش قدرتهای خارجی را تحلیل میکنند.
- آثار نویسندگان منتقد یا مخالف طالبان: نویسندگانی که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم نقدهایی بر عملکرد طالبان و ساختار فکری آن دارند.
اهداف سیاسی و اجتماعی:
طالبان با ممنوعیت این کتابها اهداف خاصی را دنبال میکند:
- کنترل ایدئولوژیک و فکری: جلوگیری از دسترسی مردم به منابعی که ممکن است تفکر انتقادی یا گفتمانهای متفاوت اسلامی را تقویت کند.
- مهار آگاهی اجتماعی: طالبان به خوبی آگاه است که آگاهی عمومی میتواند به مقاومت اجتماعی منجر شود؛ ازاینرو تلاش میکند دسترسی به منابع فکری و آموزشی محدود شود.
- سرکوب آزادیهای فردی و جمعی: با ممنوع کردن آثار مرتبط با حقوق بشر و دموکراسی، طالبان زمینه هر نوع مطالبه اجتماعی برای آزادی و حقوق مدنی را از بین میبرد.

ریشههای تاریخی:
ممنوعیت فرهنگی و محدودیت دسترسی به منابع فکری در افغانستان، سابقهای تاریخی دارد. از زمان اشغال شوروی تا دوران مجاهدین و سپس حکومت اول طالبان، همواره کنترل بر آثار فرهنگی و آموزشی در راستای تحکیم قدرت ایدئولوژیک اعمال شده است. طالبان با تأکید بر قرائت خاصی از شریعت اسلامی، سیاستهایی مشابه حکومتهای تمامیتخواه مانند شوروی و چین کمونیست را پیاده میکند؛ سیاستهایی که هدف آنها جلوگیری از گسترش اندیشههای مخالف و تثبیت هژمونی فکری است.
مقایسه با سایر نظامهای تمامیتخواه:
سیاست ممنوعیت کتاب در حکومت طالبان شباهتهایی با اقدامات مشابه در سایر نظامهای تمامیتخواه دارد. در دوران شوروی، کتابهای منتقد حکومت و آثار لیبرال دموکراسی به شدت سرکوب میشدند. در کره شمالی، دسترسی به آثار خارجی و نقدهای سیاسی بهکلی ممنوع است. طالبان نیز با تکیه بر ایدئولوژی دینی، همان الگوی کنترل فکری و سرکوب آزادی بیان را دنبال میکند.
تأثیرات اجتماعی:
این سیاستها تأثیرات عمیقی بر جامعه افغانستان میگذارد:
- محدود شدن تفکر انتقادی: با مسدودسازی دسترسی به منابع علمی و فلسفی، جامعه از توانایی تفکر انتقادی و پرسشگری محروم میشود.
- کاهش آگاهی عمومی: محدود شدن دسترسی به آثار مرتبط با حقوق بشر و تاریخ معاصر، باعث میشود نسل جوان از تجربیات تاریخی و حقوق اساسی خود آگاه نباشد.
- سرکوب خلاقیت فکری و فرهنگی: نویسندگان و اندیشمندان جرئت بیان دیدگاههای متفاوت را از دست میدهند که این مسئله منجر به رکود فکری میشود.
جمعبندی و نتیجهگیری:
ممنوعیت کتابها در حکومت طالبان نه تنها ابزاری برای تثبیت قدرت سیاسی و ایدئولوژیک است، بلکه نشاندهنده هراس این گروه از گسترش آگاهی و تفکر انتقادی در جامعه افغانستان است. این سیاستها در بلندمدت میتواند موجب رکود فکری، محدودیت آزادیهای اجتماعی، و گسترش بیسوادی فکری در جامعه شود. مقابله با چنین رویکردهایی نیازمند تقویت آگاهی جمعی و حمایت از آزادی بیان در سطح بینالمللی است.
سید سلیمان حسینی