
نقش شهید سلیمانی در خنثی سازی توطئههای استکبار در خاورمیانه
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تک قطبی شدن جهان، استکبار جهانی به رهبری ایالات متحده آمریکا توجه خود را به خاورمیانه و جهان اسلام معطوف نمود و تمدن اسلامی را خطری برای تمدن غرب و برچیدن سلطه آنها از کشورهای اسلامی میدانستند.
از این رو با تمرکز به جهان اسلام بویژه منطقه استراتیژیک خاورمیانه سعی ورزیدند که با انواع توطئهها این منطقه را نا امن کرده و زمینه حضور و تسلط خویش را بر این منطقه فراهم سازند و برای رسیدن به این منظور توطئههای و طرحهای گوناگونی را به مرحله اجرا گذاشتند که با هوشیاری کشورهای محور مقاومت بویژه شهید قاسم سلیمانی ناکام گردیده و خنثی گردید.
یکی از این توطئههای خطرناک، طرح خاورمیانه جدید از سوی دولت جرج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۶ بود که خانم کاندولیزا رایس، وزیرخارجه آمریکا در بحبوحه جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی در تل آویو مطرح کرد و گفت که خاورمیانه آبستن تحولات بزرگی است که خاورمیانه جدید از آن متولد خواهد شد.
هدف آمریکا و رژیم صهیونیستی از این طرح ایجاد قوسی از نا آرامی، بی نظمی و خشونت که از لبنان، فلسطین و سوریه شروع می شد و به سمت عراق، خلیج فارس، ایران و مرزهای آسیای میانه در افغانستان گسترش می یافت.
این هرج و مرج ساختاری شرایط جنگ و درگیری را در کل منطقه ایجاد کرده و در فرصت مناسب مورد بهره برداری رژیم اسرئیل، آمریکا و انگلیس قرار میگرفت تا بتوانند نقشۀ خاورمیانه جدید را از نو براساس نیازها و اهداف ژئوپلتیک خود ترسیم کنند. در این طرح آشوب سازی در منطقه خارمیانه و شمال آفریقا نه با حضور مستقیم آمریکا بلکه با استفاده از نیروهای تروریستی و افرط گرایان مذهبی مانند القاعده، داعش و النصره و کشورهای خودکامه عربی دنبال گردید.
طرح خاورمیانه جدید در زمان جورج واکر بوش و با به کارگیری سیاست عریان نظامی برای تحقق به نقشه جدید خاورمیانه پیگیری شد. حمله نظامی به عراق در سال ۲۰۰۳ در همین راستا انجام گرفت. از این حمله می توان به عنوان تحریک کننده خصومت های مذهبی و قومیتی در عراق یاد کرد. هر چند که با گذشت زمان، سیاست بوش پسر در عراق شاهد تغییراتی در جهت خروج از جنگ عراق شد اما این سیاست در دوران اوباما تکمیل شد و عراق را در بحران تضادهای قومی و مذهبی رها نمود و عراق به جولانگاه گروههای تروریستی تبدیل گردید.
واضح است که افزایش قدرت گروههای تروریستی در عراق و سوریه در دوران اوباما یک اشتباه سهوی نبود بلکه در راستای ایجاد آشوب در خاورمیانه نه با استفاده از گروههای تروریستی قرار داشت و علت آن کاهش هزینه سیاست های خاورمیانه دولت آمریکا بود که در دوران بوش با مداخله مستقیم به تریلیون ها دلار رسید بود و اینک این هزینهها می بایست از جیب خود کشورهای خاورمیانه خرج می شد.
بر اساس همین نقشه استراتژیست های آمریکایی و اسرائیلی نقشه خود را برای تسریع در برهم زدن نقشه خاورمیانه پس از عراق در سوریه دنبال کردند و با تضعیف دولت مرکزی سوریه و اعزام تروریستها به این کشور و تأسیس چندین گرو تروریستی در این کشور با هدف سرنگونی دولت بشار اسد و افزایش تنش در سوریه، القاعده، شاخه النصره را در عراق راه اندازی کرد و افرادی از سراسر خاور میانه و آفریقا به آن پیوستند که از جمله آن افراد، ابراهیم عواد البدری معروف به ابوبکرابغدادی بود که سر انجام از النصره جدا شده و دولت اسلامی عراق و شام(داعش) را تأسیس کرد.
تأسیس داعش و رشد قارچ گونه این گروه تروریستی با حمایت استکبار جهانی و کشورهای مرتجع منطقه و پیشروی سریع و تصرف مناطق وسیعی از خاک عراق و سوریه در راستای طرح خاور میانه جدید بود که با بهانه جنبش بهار عربی کلید خورد و به این ترتیب داعش هر روز بر قدرت خود می افزود و نیروهای جهادگر خارجی نیز از مرزهای اردن و ترکیه روانه رقه مرکز خلافت خود خوانده داعش می شدند و نقشه به خوبی پیش می رفت به طوری که قسمت های بزرگ خاک سوریه در اشغال تروریست ها قرار گرفت و وارد خاک عراق شد و در عرض چند ساعت دومین شهر بزرگ عراق یعنی موصل را به تصرف خود درآورد.
درحالی که آمریکا داعیه رهبری ائتلاف علیه داعش را یدک می کشید این جمهوری اسلامی ایران بویژه سپاه قدس به فرماندهی شهید قاسم سلیمانی بود که با اقدامات به موقع خود مانع تحقق نقشه تروریستها و ناکامی اهداف استکبار جهانی در خاور میانه گردید و جلو پیشروی این گروه خشن را به سمت بغداد گرفت و در صورتی که کمک های به موقع تهران نبود، بغداد نیز به اشغال تروریستها در می آمد.
نیروهای مقاومت به فرماندهی سردار شهید قاسم سلیمانی در سوریه و عراق توانست تروریستها را زمینگیر و سرکوب نماید و نقشه دشمنان اسلام و اسکتبار جهانی برای تغییر در ساختار کشورهای منطقه و ترسیم نقشه جدید بر اساس طرح خاورمیانه جدید را کاملا خنثی نمود و موجب شکست آمریکا در منطقه گردید.